یک دهه اخیر پایانهای بیاد ماندنی، دیوانه کننده و فوقالعادهای از فیلمها را شاهد بودیم، اما کدامیک از فیلمها بهترین پایانهای دهه اخیر را داشتهاند؟ با به پایان رسیدن این دهه، نگاهی بر بهترین پایان فیلمهای سالهای ۲۰۱۹-۲۰۱۰ میاندازیم.
پایان خوب فیلم میتواند باعث موفقیت آن شود. خیلی از فیلمها در خط پایان، شکست خوردند و خط داستانی را گم کردند. اما پایان خوب میتواند فیلم را ارتقا بخشد و عالی کند. تاثیر پایان فیلم روی مخاطب چیزی است که حرف اول و آخر را میزند.
برخی از پایانهای عالی فیلمها، همه چیز را در هالهای از ابهام قرار میدهند، در حالی که بقیه پایان بهتری داشته و یا طوری تمام میشوند که جا برای ساخت دنبالهشان باشد. اما وجه مشترک تمامی فیلمهایی که پایان خوبی دارند، احساسی است که آنها به مخاطب میدهند و مخاطب را به جایی میبرند که معنا و مفهوم انتهای فیلم را به بحث بنشینند یا اتفاقی که افتاده را پردازش کنند. در قسمت زیر ۲۰ تا از بهترین فیلمهایی که پایان عالی داشتند را به شما معرفی میکنیم:
۲۰٫ Call Me By Your Name
فیلم Call Me By Your Name (مرا با اسمت صدا کن) فیلم ثابت و منسجمی با بازی تیموتی شالامه (Timotheé Chalamet) است اما بزرگترین نقد وارده به آن کمبود احساس در فیلم است. این چیزی است که به فیلم کمک کرده تا پایان فوقالعادهای داشته باشد در حالی که مستر پرلمن نصیحت پدرانه و احساسی درباره عشق و رومانس به پسرش میکند. تنها عشق و احساس لحظهای نیست بلکه آتش عشق و اشکی است که در شالامی میبینیم که در یاد و خاطره شما میماند.
۱۹٫ The Social Network
فیلم The Social Network نگاهی بر زندگی امروزی بشر داشته و سرنوشت مارک زوکربرگ را به تصویر کشیده است. این فیلم میزان ثروت او را نشان داده و اینکه او جوانترین میلیاردر جهان است اما ماجرا وقتی ناراحت کننده میشود که صفحهاش را رفرش میکند تا ببیند اریکا جوابش را داده و با اینکه میلیاردها پول دارد و با میلیونها نفر در ارتباط است اما هنوز احساس تنهایی میکند. این فیلم در انتها، حس واقعی ترحم را در مخاطب ایجاد میکند.
۱۸٫ Logan
از همان اولین تریلر لوگان، مشخص بود این فیلم دردآور است. اما نمیدانستیم چقدر. پایان فیلم وولورین را در جنگی کشنده و سخت نشان میدهد اما فیلم زمانی برای آرام شدن هم دارد. لوگان از نفسهای پایانی او برای تضمین این مسئله استفاده میکند که لورا مثل او نمیشود و پایانش را به آینده روشنی تبدیل میکند. در حالیکه لورا او را پدرش مینامد و او را به همراه بقیه گروه در X خاک میکند، پایان لوگان کلایمکس ناامید کنندهای دارد اما توام با امید است.
۱۷٫ Drive
در طول فیلم Drive، بنظر میرسد زنده ماندن برای قهرمان فیلم با بازی رایان گاسلینگ غیر ممکن است. خشونت و تخریب زیادی اطراف اوست و شما و او میتوانید امیدوار باشید او بتواند کار خوبی انجام دهد. او از امنیت ایرن و بنیکو مطمئن میشود اما اگر فیلم بخواهد به هر سه پایان خوبی بدهد، به ما خیانت کرده است. هرچند در پایان فیلم راهی برای این پیدا میکند در حالیکه به خود واقعیاش پایدار میماند. با سرعت گرفتن درایور، زخم معدهاش و کشتن برنی، نمیدانیم او زنده میماند یا نه یا چقدر زندگی میکند اما میدانیم او کار درست را میکند.
۱۶٫ Ex Machina
الکس گارلند (Alex Garland) با فیلم Ex Machina خود را کارگردان علمیتخیلی معرفی کرد که پایان فیلم اینترنت را آنطور که معنی میدهد، نشان داد. آوا میتواند ناتان را بکشد و نقشه فرارش با سلب را بکشد اما سلب جا میماند. با رفتن آوا، سلب از پشت پنجره جیغ میکشد، و این تنها تفاوت میان روبات و انسان نیست بلکه هوش مصنوعی و زندگی را نشان میدهد. با ملحق شدن آوا به جمعیت، Ex Machina به ما میگوید کجا میرویم. این هشدار نیست بلکه حقیقت است. بعد از این فیلم، طرفداران میدانند از الکس گارلند چه انتظاری داشته باشند.
۱۵٫ Annihilation
فیلم Annihilation را از الکس گارلند دیدیم، فیلمی که توصیف را به چالش میکشد و پایانی که هیچ توضیحی برایش کافی نیست و تنها باید دیده شود. پایان فیلم بسیار شجاعانه است که ذهن را درگیر میکند و اتحاد میان لنا و کین جای هیچ بحثی باقی نمیگذارد و بسیار اثرگذار است و فیلمی است که پایانش همیشه شما را به فکر فرو میبرد.
۱۴٫ Toy Story 3
انیمیشن داستان اسباببازیهای ۳ احساسیترین پایانهای دهه را داشت و پیکسار تلاش کرده تا با سری چهارم روی دست این انیمیشن بلند شود. سری سوم پایان اشکآوری برای وودی و اندی داشت اما سری چهارم پایانی بر داستان وودی بود. آن رابطه وودی و باز را بجای وودی و اندی نشان داد. پایان باز انیمیشن حاکی از ادامه داشتن ماجراهای وودی است. او بچه ندارد که نگرانش باشد و برای اولین بار، میتواند آزاد باشد.
۱۳٫ The Florida Project
فیلم پروژه فلوریدا تعادل خاصی برقرار کرده؛ شوخطبعی، احساس و وحشت در آمریکا، همگی در The Happiest Place on Earth. پایان فیلم کاملا تراژیک بود و مقامات مونی را بردند. این فیلم درباره قوی و شاد ماندن بچهها برخلاف اتفاقات بدی است که اطرافشان میافتد و دو دوست به دیزنیلند فرار میکنند و روح آزاد و قدرت کودکی به خوبی نشان داده میشود.
۱۲٫ The Dark Knight Rises
فیلم بتمن برمیخیزد اشتباهات خاص خود را دارد اما پایان سهگانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان است. بتمن دوباره ناجی بشر میشود و تصور میشود مُرده اما قهرمان گاتهام میگردد. جان بلیک به جای مخفی او پی میبرد و میراث بتمن را پیشنهاد میدهد که نیاز داریم حس کنیم نه اینکه ببینیم. بروس سرانجام فرصتی پیدا میکند تا استراحت و زندگی کند و از وظیفه بتمن بودن رهایی یابد و میداند گاتهام به او بعنوان قهرمان نیازی ندارد.
۱۱٫ Avengers: Infinity War
انتقامجویان: جنگ ابدیت یا باید با یک بشکن تمام میشد یا درست در سراشیبی. اما از آنجایی که بیشتر مخاطبین مارول، بچهها هستند، این کار بسیار قابل توجه بود. قهرمانان یکی یکی خاک شدند و چند شخصیت میمانند که دچار ناامیدی و یاس گردیدهاند. میدانیم آنها برمیگردند اما در پایان این فیلم به شدت شوک زده میشوید و طرفداران میدانند باید منتظر چیز بیشتری باشند.
۱۰٫ Before Midnight
سهگانه ریچارد لینکلینر (Richard Linklater) در میان سهگانههای برتر سینما قرار گرفتهاند و Before Midnight رابطه ۲۰ ساله میان جس و سلین را شاهد هستیم که به اندازه زندگی واقعی، حقیقی و باورپذیر است. این فیلم احساسی، عاشقانه و جالب است اما پیش رفتن آن به شدت دشوار است. پیروزی این فیلم خداحافظی فوقالعادهای بود که خیلی چیزها را نامشخص باقی میگذارد هرچند میدانیم چکار میخواهند بکنند.
۹٫ Rogue One: A Star Wars Story
فیلم آنتولوژی که تاکید بر دومین بخش از عنوان جنگ ستارگان دارد اما بخاطر اتفاقاتی که در ۵ دقیقه آخر فیلم میافتد، مشهور شده است. وقتی دارت ویدر سوار کشتی Rebel میشود، Rogue One به طرفداران جنگ ستارگان امکان دیدن چیزی که چهل سال منتظرش بودند، را میدهد: دارت ویدر هیولا؛ نیروی کاملا رها شده. این صحنه نفسگیری است و ناامیدی که بوجود میآورد با رسیدن شاهزاده لیا و تم اصلی فرنچایز، امید، به تعادل میرسد.
گرچه دو فیلم جداگانه ظرف ۸ سال اکران شدند، پایان هر دو به هم مربوط است و مکمل و تقویت کننده یکدیگر هستند.
۸٫ Captain America: The First Avenger
در این فیلم، لحظه فوقالعادهای را شاهد هستیم که استیو راجرز به آینده میرود و با ناراحتی اظهار دارد که قرار عاشقانهای داشته است. در انتقامجویان: پایان بازی، بعد از اینکه راجرز یکی از بهترین قهرمانان دنیا شد، به او اجازه داده شد سر قولش بماند. هر دو به هم متکی هستند و اگر فکر میکنید پایان انتقامجویان: جنگ ابدیت برجسته بود، پایان بازی شادتر است و یکی از بهترین لحظات مارول را رقم میزند.
۷٫ Arrival
فیلم Arrival، بزرگترین، زیباترین و تفکر برانگیزترین فیلم علمیتخیلی دنیس ویلنوو (Denis Villeneuve) است و جای تعجب ندارد که پایان فیلم عالی است. با برعکس شدن جنگ لوییز بنکس (با بازی امی آدامز)، در پایان حرف از قدرت بالای ارتباط زده میشود. اما پیچش نهایی در داستان دیده میشود و بنکس با دانلی خود را وقف آینده میکند برخلاف اینکه میداند این به کجا ختم میشود، چون عشق ارزش درد کشیدن را دارد.
۶٫ Star Wars: The Last Jedi
انتقادات زیادی به جنگ ستارگان: آخرین جدی شد که خیلی معتبر و یا کمتر منصفانه بودند اما پایان فیلم، بهترین پایان این مجموعه را داشت. در لوک اسکایواکر، سفر قهرمان ۴۰ ساله را میبینیم، داستانی که حلقه را کامل میکند و به غروب آفتاب و پسر روستایی که حالا ناجی کهکشان شده، برمیگردیم. در Rey با رهبری Resistance، قهرمان جدیدی متولد میشود که شاید ۴۰ سال بعد دیده شود. و در بروم بوی، آخرین جدی قطعه پایانی را به قلب داستان برمیگرداند: بچه عادی که به ستارهها نگاه میکند و آرزوهای بزرگی در سر میپروراند.
۵٫ Carol
داستان کارول حرف از عشق ممنوعهای میزند که درام احساسی خاصی خلق کرده اما پایان شادی ندارد. در دهه ۵۰ عشق نامتعارف جایی در آمریکا نداشت. ترس به رستوران میرود و چشمش کارول را میگیرد و عاشق هم میشوند. و شما دوباره به عشق ایمان میآورید. کارول تحسینی که لایقش است را بدست نمیآورد و پایان فیلم خوشبینانه و جالب است.
۴٫ Blade Runner 2049
فیلم بلید رانر ۲۰۴۹، فیلم حماسی، علمیتخیلی و رویایی با جلوههاب تصویری فوقالعاده و سوالات خاص است اما در وسط فیلم داستان عاشقانهای قرار گرفته، داستان کا و جوی و دکارد و ریچل. پایان فیلم خاص است: فداکاری کا، دکارد را به دخترش برمیگرداند و او به خودش، تواناییهایش و عشق ایمان میآورد. پایان دکارد پاسخی بر این سوال نخواهد بود که او نسخه کپی شده یا نه و این مهم نیست: او هرچه باشد آزاد با رابطهای خوب با دخترش است. این معجزه زندگی و عشق است و برای فیلمی که درباره هوش مصنوعی است، در پایان بلید رانر ۲۰۴۹ انسان زیبایی به تصویر کشیده میشود.
۳٫ Whiplash
فیلم Whiplash فیلم نسبتا قوی در کل مدت فیلم بود اما ۱۰۰ دقیقه فیلم در مقایسه با ۶ دقیقه پایانی مثل پارک رفتن بود، جاییکه طبل به تنهایی یک فیلم ترسناک میشود. وقتی نیمن برای زندگیاش طبل میزند، نتیجه آن چیز خوبی نیست و فلچر او را در مسیری که میرود به جلو سوق میدعد و این باعث میشود او رویاهایش را دنبال کند. لحظاتی در این دهه از سینما هستند که مخاطب عرق میکند مثل آخر فیلم Whiplash.
۲٫ فیلم La La Land
از یک فیلم شزل تا فیلم دیگرش، پایان لالا لند ناراحتی زیادی برای دیدن داشت: شکستن قلب. بعد از رقصهای متعدد در Golden Age، میا و سباستین پایان شادی برای هم رقم میزنند و ما منتظریم شزل ما را به زمین بزند. هیچ کلمهای نیاز نیست؛ فقط نگاه و لبخند و تکان دادن سر. در این لحظات، لالا لند عشق گمشده را به خوبی نشان میدهد و خوشبختی که آنها میخواهند.
۱٫ فیلم Inception
فیلم Inception ساخته کریستوفر نولان (Christopher Nolan) تغییر دهنده بازی به چند روش بود: از امتیاز هنس زیمر تا جلوههای فوقالعاده و داستان پیچیده. این فیلم تمامی بلاکباسترهای این دهه را به مبلرزه میطلبد. اما پایان آن، حتی برای فیلمی که درباره خواب در خواب در خواب است، پایان فیلم فراتر از باور است. کاب در پی ماموریت خود، آرزو دارد پیش خانواده و بچههایش باشد. یا اینکه پیش آنهاست؟
کروک در حال چرخش میافتد یا نه. با ادامه یافتن چرخش، کروک، کاب به نگاه کردناش ادامه میدهد و ما مجبوریم این را پشت سر بگذاریم و این حس بیدار شدن از خوابی را به ما میدهد که از ته دل میخواستیم ازش بیدار شویم. آیا واقعا خواب بودیم؟ تعبیرش چه بود؟ تا به امروز، پایان Inception موضوع داغ بحثهای زیادی است و ابهام زیادی در آن وجود دارد. پایان این فیلم، یک پایان بل چند تفسیر میدهد. آن خودش آغاز است. این فیلم نه تنها بهترین پایان دهه را دارد بلکه پایانی بر فیلم دهه است.
نظرات
سلام. خیلی مطلب خوب و مفیدی بود. پایانبندی برای خود من خیلی اهمیت زیادی داره
فیلم دو سه ساعت پخش میشه و داره یه جورایی یه بذر میکاره برای مخاطب. پایان خفن باید باشه
دستتون درد نکنه. از این مطالب بازم بنویسید
ممنون که وقت گذاشتید مقاله رو خواندید، انشاءالله مقالات جانبیمون بیشتر میشه از این به بعد
in the mood for love چرا نیست؟ Lost in Translation هم نیست… boyhood ؟ bird man ؟ befor sunset ؟ Mulholland Drive ؟ her ؟ two lovers ؟ The Favourite ؟ the lobster ؟ The Killing of a Sacred Deer؟ حتی فیلم جدایی نادر از سیمین. این فیلم ها اگر می خواستن بر اساس پایان بندی در لیست شما قرار بگیرند همشون باید جزء پایان های اول قرار می گرفتند. جالبه پایان بندی های دنیای سینمای مارول هم توی لیست گذاشتین… ببینید، فقط پایان بندی شوکه کننده فاکتوری نباید باشه که باعث بشه شما در این لیست قرارش بدین. باید ببینید کارکرد پایان با بدنه و آغاز فیلم چگونه هست. متاسفانه اصلا نمی تونم این لیست رو بپذیرم.
دوست عزیز این رده بندی کاملا براساس بازخورد فیلمهاست، مثلا inception که هیچ شکی در تاپ بودن فیلم نیست، حتی براساس پایانش فیلم اول شده. توی این مقاله فقط پایان فیلم در نظر گرفته شده نه کل فیلم. اگر بخوایم براساس کل و پایان لیست بگیریم، قطعا اسامی فیلمها تغییر خواهد کرد.
من در باره ی کل فیلم حرف نزدم. یک بار دیگر حرفم را تکرار می کنم و کمی بیشتر توضیح میدم و لطفا با دقت تر بخوانید: ببینید، فقط پایان بندی شوکه کننده فاکتوری نباید باشد که باعث شود شما در این لیست قرارش دهید. باید ببینید کارکرد پایان با بدنه و آغاز فیلم چگونه هست. یعنی باید این پایان، تمام کننده ی جریان بی نقص فیلم باشد. یعنی این پایان جوابی جبرگرایانه بر اعمال قهرمانان یا شخصیت ها باشد یا پایانی باز باشد که اتفاقا بار مفهومی فیلم را بالا می برد؛ یعنی باعث می شود که ما کمی بیشتر تاملی نسبت به کلیت فیلم داشته باشیم. پایان باز در اصل تمام شده است و به نحوی جواب سوالات را می دهد اما این جواب در زیرمتن قرار دارد که باعث می شود مخاطب بیشتر برای کشفش تلاش کند. دقیقا مثل inception که به درستی انتخاب کردید. ولی فیلمی مثل Avengers: Infinity War، اثری هست که چه در آغاز و چه در تنه، یک فیلم به شدت پر نقص بوده و هرگز هرچقدر هم پایانش پایان غیر منتظره یا جدیدی باشد، چونکه طبیعتا نمی تواند روند پر اشکال فیلم را جمع و جور یا به روایتی توجیه کند، پس مشخصا هم نمی تواند پایان درست و خوبی هم باشد. خانم مینو فرجی عزیز، بنده به هیچ وجه نمی گویم که شما به این مطالب آگاه نیستید. چه بسا بهتر از من هم این مطالب را می دانید. دلیل اینکه می گویم این لیست را نمی پذیرم این است که شما با قرار دادن فیلم های ابر قهرمانی مارولی چیپ و عملا پر اشکال، به فیلم های مهم و تاثیر گذار قرن ۲۱ پشت کرده اید که همین صدمه ی بزرگی به درک مخاطب نسبت به هنر سینما می زند. با تشکر
واقعا یکی از بهترین پایان بندیها مربوط به سهگانهی بتمن نولان است که به طور قطع میتوانم بگویم از بین تمامی فیلمهایی که دیدهام، این آثار در میانشون میدرخشند. با اینکه بیشتر انیمه میبینم و سر رشته ی من بیشتر در این زمینه است اما اگر بخواهم در بین تمامی فیلمهایی که دیدهام بهترینشون رو از نظر پایان بندی انتخاب کنم، آثار اسکورسیزی و هیچکاک و نولان را انتخاب میکنم.
مقالهی جالب و پر و پیمونی بود و چیزی که من را وادار به خواندن آن کردن، وجود تصویر فیلم اینسپشن در کاور پست بود که همونطور هم که انتظار داشتم رتبهی اول رو به خود اختصاص داده است.