در طول این گفتگو ستارهی WandaVision یعنی پاول بتانی درمورد تفاوتهای این مجموعه با سایر پروژههای MCU و اهدافی که شخصیتش دارد صحبت کرده است.
WandaVision بالاخره در ۱۵ ژانویه سال جاری روی شبکهی Disney+ شروع به پخش کرد و بالاخره فاز چهارم مجموعههای دنیای مارول استارت خورد. البته، ممکن است مدتی طول بکشد تا قسمتهای مختلف داستان واندا، ویژن و خانهی ایدهآل آنها به سایر پروژهها ربط پیدا کرده و به نتیجه نهایی خودش برسد.
آقای بتانی درمورد تغییرات انجام شده از زمان اولین حضورش در MCU و تمایلاتش جدا از واندا صحبت کرده است.
این سریال فوقالعادهست. دنیای MCU زیر و رو کرده و تک تک ثانیههایش را دوست دارم. شما اکنون افتخار بازی به عنوان یکی از قدیمیترین شخصیتهای MCU را دارید که اولین حضورش تا زمان فیلم مرد آهنی باز میگردد. تجربهای که با WandaVision داشتید چه تفاوتهایی با سایر پروژههای قبلی که برای Marvel Studios انجام دادهاید داشته است؟
از اولین لحظهای که جان فاوریو با من تماس گرفت و گفت «هی، میگم که، یه نفر بدون شخصیت لازم داریم تا جای یه روبات بازی کنه. میتونی انجامش بدی؟» عاشق تمام این ماجرا بودهام. بدجوری هیجانزده شدم و این کاملاً قلهی تمام این ماجرا محسوب میشود.
مثل یک انفجار خلاقیت میماند. حرکت بزرگی از جانب کوین فایگی (from Kevin Feige) و مارول بوده و جک شیفر (Jac Schaeffer) فیلمنامهای زیبا، ظریف، بامزه، ناراحتکننده و سرشار از اکشن برای آن نوشته است. دست داشتن در این کار شگفتانگیز بوده است.
بعضی اوقات، فراموش میکردم که درحال تماشای MCU هستم و عاشق دورهی زمانیای میشدم که سریال در آن جریان دارد. از چه منابعی الهام گرفتین تا شخصیت کمدی ویژن را بهتر اجرا کنید؟
منبع الهامهای مختلفی داشتم، اکثراً از برنامهی کمدی The Dick Van Dyke الگو گرفتم. اگر بگویم یک مقدار از شخصیت هیو لری (Hugh Laurie) هم در ویژن وارد نکردهام دروغ گفتهام و بعد از آن اندکی از برایان کرنستون (Bryan Cranston) کش رفتم. شخصیتهای موردعلاقهی من هستند.
و البته اگرچه واندا و ویژن از یک کمدی آمریکایی سیاه و سفید دههی ۱۹۵۰ سر در آوردند، به سرعت، به دورههای زمانی جدیدتر پرتاب شدند. و ویژن شروع به پرسیدن این سوال کرد «تو این شهر چه اتفاقی داره میافته؟» بنابراین، دنیای MCU که همهی ما با آن آشنا هستیم و این جهان با هم مواجه خواهند شد.
ویژن جدا از عشقش به واندا دنبال چه چیزی است؟
میدونی چیه؟ ویژن همین است. واقعاً نگران این بودم که شخصیت ویژن قرار است چگونه باشد ولی بعد متوجه شدم که «در حقیقت، ویژن بخشی از اولتران بوده. قسمتی از جارویس، بخشی از تونی استارک.» او همیشه درحال تبدیل شدن به چیزی بوده و همیشه یک چیز اضافهی دیگری وجود دارد. او رشد کرده. محض رضای خدا، متولد شدن او را دیدهایم. و او یک مقدار ساده لوح و در عین حال بسیار قدرتمند است و همینطور که فیلمها ادامه پیدا میکنند بیشتر وبیشتر شبیه انسانها میشود. میتوان گفت مرکز اصلی توجهش همین است: انسانیت. زیبایی ماجرا اینجاست که او در نهایت تبدیل به نوعی ابر انسان میشود.
متوجه شدم که این شخصیت میتواند بخشهایی از دیک وندایک (Dick Van Dyke)، مقدار کمی هیو لری و یک خورده برایان کرنستون در خود جای دهد. چون در اعماق وجود، ویژن فردی با نزاکت مهربان و عاشق وانداست.
منبع: screenrant
نظرات