اینکه از آن رضایت داشتید یا نه دیگر مهم نیست! به هر حال بیش از یک ماه است که نیمی از فصل هفتم سریال پرانتظار The Walking Dead به پایان رسیدهاست. اعداد و ارقام در این فصل، چندان موفقیتی را به نمایش نمیگذارند، چرا که سریال میلیونها میلیون بیننده خود را از دست دادهاست و این روند کماکان ادامه دارد. با این وجود The Walking Dead کماکان از وزنههای بهنام تلویزیون است و در فرهنگ عامه نسل جدید، همواره در مورد آن صحبت میشود.
با نزدیک شدن به شروع پخش نیمه دوم فصل هفتم، جنبههای هیجانانگیز و داستانهای بدون سرانجام بسیاری وجود دارد که در مورد آنها هیجان زده هستیم. آیا تمام این مانورهای پر سروصدا پیرامون شخصیت نیگان موثر خواهد بود؟ آیا مخاطبان از دست رفته، بار دیگر به پای این سریال خواهند نشست یا دیگر کار از کار گذشته است؟ تنها زمان این موضوع را مشخص خواهد کرد. به عنوان یکی از طرفداران قدیمی سریال، کماکان قصد داریم در این مورد خوشبین باشیم و در این مقاله در نظر داریم انتظارات خود از نیمه دوم فصل هفتم را با شما در میان بگذاریم. با ما همراه باشید.
[divider][/divider]
اتحاد قلمروهای تحت سلطه
با توجه به تریلر منتشر شده برای نیم فصل دوم، به طور قطع همه ما میدانیم که ریک جهت مقابله و جنگ با گروه ناجیان، آلکساندریا، هیلتاپ و کینگدام را با یکدیگر متحد خواهد کرد. کسانی که کتابهای مصور را دنبال میکنند به احتمال زیاد میدانند که عاقبت این کار چه خواهد بود اما به هر حال باز هم هیجانانگیز است که آن را در قالبی زنده و بر روی صفحه تلویزیون تماشا کنند.
قسمتی از این دنیای جدید که به ریک و همراهان او در آلکساندریا تحمیل شدهاست، پیرامون سیاست، تبادلات و دیپلماسی بنا شدهاست که در نیم فصل اول به صورت مفصل ساز و کار آن را مشاهده کردیم. گرگوری (رهبر هیلتاپ) به طور قطع نفرتانگیزترین و رقتانگیزترین فردی است که بعد از آخرالزمان هنوز زنده است و در عین حال تبعیت تمام اعضای هیتاپ را به عنوان پشتوانه در اختیار دارد، موضوعی که علت آن کماکان بنا به دلایلی نامشخص، توضیح داده نشدهاست. او که یک بار طعم خشم ناجیان را چشیدهاست، چه واکنشی در رابطه با نقشه کلی ریک خواهد داشت؟ آیا او ترس خود از ناجیان را کنار خواهد گذاشت؟ آیا ازیکیل در نهایت تصمیم میگیرد که به توصیه دست راست خود، از تامین نیازهای ناجیان سر باز زند و با آنها مقابله کند؟
کنجکاو هستیم تا واکنش دیگر قلمروها را در مورد تصمیم جدید ریک شاهد باشیم.
[divider][/divider]
آن زامبیِ وحشتناک!
اگر تیزر منتشر شده برای نیم فصل دوم را دیده باشید، به طور قطع لحظه پایانی آن را به خاطر دارید که در آن یک زامبی وحشتناک با کلاهی فلزی و بدنی پر از نیزه در کنار ریک قرار داشت. این موجود وحشتناک حتی در کتابهای کامیک نیز وجود ندارد، در نتیجه طرفداران مطمئن باشند که چیزی اسپویل نخواهد شد! صرف نظر از این که آن موجود وحشتناک چیست ما صرفا میخواهیم بیشتر در مورد آن بدانیم! شاید برایتان جالب باشد که بگوییم چه در فصلهای قبلی و چه در فصلهای آتی شاید موجودی شبیه به آن را ندیدهباشیم و نبینیم. درست است که در سالهای پخش این سریال مانورهای زیادی پیرامون این موجودات و ظاهر آنها داده شدهاست ولی این را میتوانیم به طور قطع بگوییم که تا به این لحظه چیزی شبیه به آن را مشاهده نکردهایم.
چه کسی او را به چنین شکلی در آوردهاست؟ تقریبا مطمئن هستیم که این موجود جزو آن پروژه عجیب زامبیهای ناجیان است که دریل آن را تجربه کردهاست. آیا این بدین معنی است که تعدادی بیشتری از آنها وجود دارد؟
[divider][/divider]
انتقام دریل
حتی قبل از آنکه زیر شکنجه شکننده ناجیان قرار بگیرد، دریل شخصیتی درهم و مرموز داشت. قرا گرفتن در سلول انفردای و خوردن غذای سگ به طور قطع او را به سطح بالاتری از آن شخصیت رساندهاست. دور از انتظار نیست که در جایی از این نیم فصل باقی مانده، دریل جهنمی از خشم خود را بر روی یکی (یا تعدادی) از ناجیان پیاده سازی کند. قطعا خوشحال کننده بود که او را دوباره در آغوش ریک و بقیه گروه ببینیم و باید اعتراف کنیم که زمانبندی برای این اتفاق نیز عالی بود.
جوییِ چاق همانطور که به خاطر دارید چشمهای از خشم دریل را تجربه کرد (سکانس فرار دریل). به مرور زمان و مخصوصا در صورت پیدا کردن کمان خود، آمار کشتار دریل قطعا با افزایشی چشمگیر روبرو خواهد شد. قصد نداریم نفوس بد بزنیم ولی این احتمال نیز وجود دارد که در مبارزه نهایی با ناجیان، اسکات گیمپل، سازنده سریال در راستای از میان برداشتن کاراکترهای محبوب مخاطبان، دریل را نیز به پایان دوران خود در این سریال برساند.
نکته پایانی مربوط به آهنگی است که در سلول انفرادی به صورت مکرر برای دریل پخش میشد. آیا هدفی در پس آن پنهان است؟ آیا این امکان وجود دارد که خشم و آتش دریل با شنیدن این آهنک فروکش کند؟ نگران نباشید! اینها تنها حدس گمان است!!!
[divider][/divider]
تغییر جبهه دوایت
در صورتی که در جریان نیستید بهتر است در همین ابتدا بدان اشاره کنیم: اگر نیم فصل ابتدایی را به دقت دنبال کرده باشید به طور حتم متوجه شدهاید که خیانتی بزرگ از طرف دوایت در راه است.
وقتی برای اولین بار با شخصیت دوایت آشنا شدیم، او در حال فرار از دست ناجیان بود. در کنار دوایت دو زن به نامهای تینا و شری (همسر دوایت) حضور داشتند که در حال حاضر جزو همسران پر شمار نیگان هستند. شری در واقع با پیشنهاد ازدواج خود به نیگان جان همسر خود، دوایت را نجات داد و نیگان به سوزاندن صورت او بسنده کرد. همچنین این موضوع را نیز میدانیم که دوایت قبل از خیانت خود به دریل، سپاسگذار این موضوع بود که دریل در فرار کردن موقت او از دست ناجیان به آنها کمک کرد. به هر حال نیگان صورت کسانی که به او خیانت میکنند را با اتوی داغ میسوزاند و به این موضوع واقف نیست که پس از آن چه تغییراتی در قربانی به وجود میآید.
این احتمال وجود دارد که دوایت کلید فرار دریل را برای او فراهم کردهباشد. با در نظر گرفتن شوخیهای مکرر نیگان با صورت سوختهی دوایت و کارهایی که با همسر او انجام میدهد، تقریبا مطمئن هستیم که در جایی از سریال دوایت جبهه خود را تغییر داده و به رهبر بدنام ناجیان خیانت خواهد کرد.
[divider][/divider]
حضور پررنگتر سایمون
شاید بسیاری او را نشناسند و تنها او را در نقش شخصیت تروِر در بازی GTA V و یک کابوی در سریال Westworld دیدهباشند، اما استیون آگ هنوز هم جزو بازیگران مطرحی است که در این فصل به این سریال ملحق شدهاست. او را قبل از دوران حکومت لوسیل مشاهده کردهبودیم و میدانستیم که حضورش در آینده پررنگتر خواهد بود. و برای لحظهای، هنگامی که گفتگوی بین او گرگوری را در هیلتاپ دیدیم، این احساس به ما دست داد که شخصیت منفی او حتی شاید جذابتر از خود نیگان باشد.
به طور قطع نمیدانیم که سریال چه سرنوشتی را برای او در نظر گرفتهاست ولی به احتمال زیاد در جنگ مابین متحدان ریک و ناجیان او نتواند جان سالم به در ببرد، اما این انتظار داریم که در حد فاصل بین مرگ او و شروع نیمفصل دوم، دقایق بیشتری را با او سپری کنیم. به هر حال سریال در بال و پر دادن به شخصیت او هزینه کردهاست و انتظار داریم این هزینه به چیزی بیشتر از یک پایان کلیشهای منجر شود.
[divider][/divider]
سخنرانیهای کمتر
این موضوع یکی از اتفاقات آزار دهنده فصل ششم بود که توانستهاست به نوعی خود را به فصل هفتم نیز برساند. همانطور که اشاره شد، موضوع بحث در مورد علاقه و گرایش کاراکترها به سخرانیهای حماسی کلیشهای و ترغیبکننده است، در حالی که اکثر کاراکترها در حالت عادی به هیچ وجه آن ویژگیها را ندارند.
با اینکه هدف چنین سکانسهایی ایجاد هیجان در مخاطب است ولی استفاده بیش از حد از آن باعث میشود با کاراکترهایی روبرو شویم که دوگانه و کم و بیش قابل معاوضه هستند. برخی کاراکترها بیش از دیالوگهای نرمال و عادی، مونولوگهای طراحی شده در اثر اتفاقات تراژدیک دارند که این موضوع کمی غیرعادی به نظر میرسد. یکی نکات جالب در مورد فصل ششم زمانی بود که کاراکتر دنیس درست در وسط همین مدل سخرانی، کشته شد و بسیاری از ما امیدوار بودیم که این نشانهای است بر این موضوع که نویسندگان از بیش از حد و بی اثر شدن چنین سکانسهایی مطلع شدهاند. متاسفانه در فصل هفتم شاهد بازگشت این عادت بد در نویسندگان هستیم که کاراکترهای سریال را تبدیل به سیاستمدارانی خبره در زمینه سخرانی و موعظه کردهاست.
[divider][/divider]
خطرات بیشتر از طرف زامبیها
همه ما میدانیم که The Walking Dead همواره در متن و محتوای خود علاقه دارد سوالی بنیادین را مطرح کند. چه کسی هیولایی بزرگتر است؟ زامبیهایی که تنها برای رفع نیاز گرسنگیشان میکشند یا انسانهایی که از برای طمع و سلطه دست به کشتار میزنند؟ این سوالی جالب است که میتوان در تمام محصولات این ژانر آن را مطرح کرد. همچنین میدانیم که گروه ناجیان، تهدیدی بزرگ برای بقای سایر گروههای بازمانده به حساب میآیند و اینکه خود آنها به این موضوع واقف هستند یا نه مهم نیست.
اما موضوعی که با معرفی جوامع محافظت شده در سریال به مرور زمان کنار گذاشتهشد، تهدیدات جدی ازطرف زامبیها بود. منظورمان آن زامبیهای بیخطر در کنار دیوارها نیست، منظور آن زامبیهایی است که قهرمانان سریال را غافلگیر میکنند و آن را با چالشی جدی روبرو میسازند. مشخصا دلمان برای آنها تنگ شدهاست. اکثر ناجیان به حدی از قدرت رسیدهاند که میتوانند به راحتی و با استفاده از خودرو این تهدید را دور بزنند. مابقی شخصیتها نیز، البته به جز یوجین، به نوعی تبدیل به تکاوری کارکشته شدهاند. اما آیا واقعا آن زمان که زامبیها چیزی بیشتر از یک دکوراسیون صحنه بودند، سریال جذابیت بیشتری نداشت؟
[divider][/divider]
اشارهای به گروه نجواگران
اضافه شدن گروه نجواگران یکی از جذابترین ایدههایی است که کتابها مصور و به طور کلی ژانر زامبیمحور به خود دیدهاست. اسکات گیمپل اخیرا به این موضوع اشاره داشتهاست که گروه نجواگران از آن چیزی که فکر میکنیم به سریال نزدیکتر هستند و این امکان وجود دارد که برخلاف کتابهای مصور، خیلی زودتر در سریال از آنها استفاده کنیم. معرفی نجواگران از نظر داستانی و ترتیب زمانی، در کتابهای کامیک بسیار دیرتر اتفاق میافتد. ما فکر میکنیم بهتر است که قبل از پرداخت سریع به داستانهای جدید، این انقلاب به وجود آمده برای مقابله با ناجیان کمی بیشتر خودنمایی کند.
دوست داریم قبل از معرفی کامل این گروه، اشاراتی زیر و کوچک را شاهد باشیم و کاراکترهایی را به صورت کوتاه ببینیم. البته این بدین معنی نیست که دوست نداریم آنها را در عمل ببینیم. در واقع چیزی که در این نیم فصل دوست داریم ببینیم نمایش کوتاه و اشارهای مختصر به این گروه است.
[divider][/divider]
سرعت دادن به کاراکتر نیگان
یکی از نقاط ضعف فصل هفتم تا به اکنون، وجود تعداد زیادی اپیزود اکستندد یا همان طولانی مدت بود. هیچکدام از قسمتهای به نمایش در آمده در این فصل به جز قسمت آغازین، این شایستگی را نداشتند که در قالبی ۹۰ دقیقهای گنجانده شوند. منتقدان پدیدهی اپیزودهای بلند را چنین توصیف کردهادند: «اپیزودهای طولانی سریال کم کم این حس را منتقل میکنند که تیم خلاق سازنده تنها علاقه دارند از آزادی خود به هر نحو ممکن استفاده کردهباشند». اما به واقع چه انگیزهای در ماورای این اپیزودهای طولانی مدت قرار دارد؟
جدا از پاسخهایی که اشاره به استفاده از فرصتهای تبلیغاتی موجود دارند، دوست داریم جواب خوشبینانهتری برای این سوال داشتهباشیم و آن کاراکتر نیگان با بازی جفری دین مورگان است. او بازیگری به غایت توانا است و دیدگاهی جالب و البته منسجم در به نمایش گذاشتن نیگان دارد. مشخصا عوامل سریال از او خواستهاند که نمایشی متفاوت از این کاراکتر نسبت به کتابهای مصور داشتهباشد. تصمیمی که آن را درک میکنیم ولی چندان با آن موفق نیستیم؛ جدا از این موضوع، آیا آنها نمیتوانند سرعت او را کمی بیشتر کنند؟
در اپیزود چهارم با عنوان «Service»، به طرزی دردناک شاهد همین موضوع در مورد او بودیم. مابین وقفههای دراماتیک، بازی زیرپوستی، واکنشهای صورت و قرار دادن کل وزن بدن با اندکی خم شدن تنها بر روی یک پا (امیدوارم منظوم را رسانده باشم!)، مورگان در به نمایش درآوردن ورژن جدیدی از نیگان که در همان ابتدا نیز جدید بود، تلاش بیش از حد نیازی را به خرج میدهد. با در نظر گرفتن نزول لحظه به لحظهی امتیازها و تعداد بینندگان، گفتن این موضوع که نمایش شخصیت جدید و بزرگ منفی سریال موفق بودهاست، هر لحظه سختتر و سختتر میشود.
[divider][/divider]
رمزگشایی از فرد چکمه پوش
یکی از نکات جذاب در مورد قسمت پایانی نیم فصل، به نمایش گذاشتن شخصیت مرموز چکمه پوش بود. بعد از آنکه آرون و ریک قایق تله گذاری شده را لوت کردند، لحظهای را مشاهده کردیم که در آن شخصی با چکمههای خاص در حال جاسوسی از آنها است. در پایان همان قسمت نیز بار دیگر دیدیم که او با یک دوربین آلکساندریا را زیر نظر دارد. سریال تنها چکمههای او را به ما نشان داد. همه به طور قطع از ویژگیهای ظاهری این چکمهها آگاه هستید.
اینکه این فرد چه کسی است و چه تئوریهایی در این مورد وجود دارد قبلا در مقالهای دیگر به آن پرداخت شدهاست که میتواند از اینجا بدان مراجعه کنید.
[divider][/divider]
بازکردن قلادهی جری!!!
اپیزود The Well با داشتن زمینهای روشن و امیدوارانه چیزی را به نمایش گذاشت که مخاطبان کم و بیش بدان نیاز داشتند. در حالی که ازکیل، شیوا و کارولِ در بستر، جزو ستارگان آن قسمت بودند، شخصیت جری نیز توانست علیرغم مدت زمان کم حضور خود، توجه ما را به سمت خود جلب کند.
موضوعی که در مورد او باید بدانیم این است که او محافظ شخصی ازکیل است، در نتیجه به طور قطع میداند که چگونه مبارزه کند. از آنجایی که کینگدام تمایل بیشتری به استفاده از اسلحههای سرد به جای گرم دارد، بسیار جالب خواهد بود که این بادیگارد همیشه خندان و به ظاهر کودن را در میدان نبرد مشاهده کنیم. آیا در زیر آن ظاهر خندان و دوست داشتنی، باطنی سراسر خشم و خشونت وجود دارد؟ این را نمیدانیم ولی قطعا مطمئن هستیم که نباید در مورد او با توجه ظاهرش قضاوت کرد. بسیار امیدوار هستیم که در مبارزه نهایی با ناجیان، شاهد باز شدن قلادهی او و مبارزه همزمانش با چند نفر باشیم و اینکه او به راحتی از سریال جدا نشود.
[divider][/divider]
همیشه شب نباشد!
تعداد بینندگان سریال با سرعتی ناراحت کننده کاهش یافتهاست و به تبع آن مقالات، گمانه زنیها، انتقادها و پیشنهادات بسیاری به منظور جلوگیری از این اتفاق منتشر شدهاست. تعداد بینندگان سریال به کمترین میزان خود از سال ۲۰۱۱ تا به اکنون رسیدهاست. برای سریالی با این قدرت تبلیغاتی، که تمام مشتریهای آن از آمازون تا تیموبایل، آگهیهایی اختصاصی با پس زمینه آخرالزمانی تهیه کردهاند، از دست دادن میلیونها بیننده بسیار خطرناک است.
چه اتفاقی افتادهاست؟ آیا موضوع آخرالزمان رنگ و لعاب خود را از دست دادهاست؟ آیا خانواده گرایمز بینندگان را ناامید کردهاند؟ آیا بینندگان از مرگ و جدایی گلن و آبراهام از سریال ناراضی هستند؟ بسیاری از نظرسنجیهای صورت گرفته به این موضوع اشاره دارند که مخاطبان دوست ندارند این حجم از زمان سریال بر روی شخصیت نیگان قرار بگیرد، آنها دوست دارد زمان بیشتری را با قهرمانان سریال و گروه ریک سپری کنند و شاهد نقشه چینی دقیق آنها برای از بین بردن دشمن بسیار قدرتمند خود باشند. مخاطبان دوست ندارند اکثر زمان سریال به کاراکتری اختصاص یابد که از همان ابتدا نسبت به او تنفر دارند. نیگانی که در کامیکها وجود دارد نیز شخصیتی شوخ طبع دارد، اما روشی که سریال در آن نیگان را به نمایش گذاشتهاست، باعث شدهاست که اکثر ویژگیهای شخصیتی خوب او با خصلتهای خالصِ شیطانی جایگزین شود. اما به هر حال حتی نمایشی دقیق از نسخه کامیک بوکی نیگان نیز شاید چندان به مذاق طرفداران سریال خوش نیاید. به هر حال این موضوع به صورت واضح و آشکار مشخص شدهاست که هم طرفداران سریال و هم طرفداران کامیک، علاقه دارند با نزدیک شدن شروع پخش نیم فصل دوم، تغییراتی عمده را از نظر داستانی شاهد باشند.
شما چه انتظاراتی از قسمتهای پیش روی این فصل دارید؟ آیا از جهتگیری کنونی سریال رضایت دارید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
قسمت آغازین نیم فصل دوم سریال The Walking Dead در تاریخ ۱۲ فوریه (۲۴ بهمن) از شبکه AMC پخش خواهد شد.
نظرات