اگرچه قسمت پایانی فصل اول سریال مارول، The Punisher (مجازاتگر)، همان روند بازگشت به قسمت اول سریال را از نظر نتیجهگیری بکار گرفته- جاییکه فرانک عوامل مسئول مرگ همسر و فرزندانش را مجازات میکند- اما خبرها حاکی از این هستند که پایان این فصل همچون آغاز آن بیشتر دکمهی ریست را فشار میدهد و صفحه جدیدی از فصل مهمی از زندگی فرانک کستل ورق خواهد خورد. این بدین معنی نیست که قسمت پایانی تاثیرگذار یا رضایتبخش نیست بلکه ممکن است نمایش بهتری از این شخصیت در لایو-اکشن باشد و قطعا بسیار خشن خواهد بود، درحالیکه فیلمهای قبلی همگی امتیاز R گرفتند، این سریال کمتر از همتایان نتفلیکسیاش محدود شد. در ادامه خبر با سینماگیمفا همراه باشید.
سریال مجازاتگر که با عملکرد قوی، احساسی و گاهی طعنهآمیز جان برنتال (Jon Bernthal) پشتیبانی و حمایت شده، به خوبی شخصیت اصلیاش را به تصویر کشیده و او را تا جایی انسانی نشان میدهد که تحت هیچ شرایطی حاضر نیست خشونت ذاتی و درونیاش را کاهش دهد. کارگردان این سریال، استیو لایتفوت (Steve Lightfoot) تعادل مناسبی میان این دو عنصر بوجود آورده که تم اصلی قسمت پایانی این فصل است که این شخصیت را به قعر ویژگیهای شخصیتیاش میبرد و به اوج خشونت میرساند، وحشت و خشونتی که شاید از اول سریال هیچوق شاهد آن نبودهایم. در پایان بنظر میرسد خیلی از کارهای مقدماتی حضور مجازاتگر در فصل دوم Daredevil ناتمام مانده زیرا این فصل از سریال باید توسط شخصیت اصلی داستان بازنویسی شود. فرانک اعمال خشونتآمیز زیادی میتواند انجام دهد؛ از سر بریدن و منفجر کردن آدمها گرفته تا درآوردن چشمان مردی که چاقو و کتک خورده بود، اما از آنجاییکه ضعف احساسی او خانوادهاش است، بیشتر این احتمال وجود دارد که مخاطب مشتاق دیدن آن باشد.
مشکل اینجاست که داستان اصلی مجازاتگر، تمایل او برای درست کردن اشتباهات انجام شده علیه او و خانوادهاش، تنها چیزی است که میتوان با اساس احساسی که در فصل ۱ دیده شده، بیان کرد، به همین دلیل است که مارول، نتفلیکس و لایتفوت همگی تصمیم گرفتهاند آن را بازگویی کنند. برای تغییر اصالت مجازاتگر به توطئهی پیچیدهی نظامی، حرکت هوشمندانهای از اجرای فصل تلوزیونی لازم است، بهتر است داستان در مسیری قرار گیرد که نیاز به پیچیدگی زیادی نداشته باشد. این سریال همانند دیگر سریالهای نتفلیکس باید برای ۱۳ قسمتش داستان به اندازه کافی داشته باشد، به همین منظور در موقعیتهای مشابهی قرار میگیرد که در سریالهایی همچون Daredevil، جسیکا جونز، لوک کیج و البته مشت آهنی شاهد بودهایم. اما برخلاف این سریالها، نتیجهگیری داستان اصلی مجازاتگر بیشتر حول شخصیت اصلیاش خواهد چرخید و قرار نیست ابرقهرمان بیشتری در این سریال حضور یابد.
این مساله باعث بوجود آمدن نگرانیهایی درباره آینده این سریال میشود درحالیکه فرانک به جنگ با آنهایی کشیده میشود که باید مجازات شوند، اما چگونه بدون نیاز به انتقام شخصی این سریال میتواند این میزان از خشونت این مرد را که عاشق جنگ است، نشان دهد؟ برای آنهایی که فکر میکنند این سریال بیشتر از اینکه خشن باشد درباره از دست دادن است، هرگونه اقدام فرانک کستل که آشوبگر خشنی است باعث میشود این نظر آنها عوض شود. حالا که مجازاتگر سریال به هدف خود برای انتقامگیری رسیده باید منتظر ماند و دید آیا این سریال راهی برای انسان کردن شخصیت اصلیاش پیدا میکند و این چقدر مقبولیت یافتن چیزی که دنبالش است را تغییر میدهد. این مساله باعث از بین بردن تاثیر قسمت پایانی داستان از نظر روایت مردی که با عکس یک جمجمه روی سینهاش این طرف و آن طرف میرود و میگوید “همه را بکُشید” نمیشود.
منبع: screenrant
نظرات